Monday, May 9, 2011

درس 73: پرسش و پاسخ - نکات بیشتری دربارۀ چاکراها



پرسش و پاسخ – نکات بیشتری دربارۀ چاکراها

پرسش: من به عنوان یک درمانگر دریافته ام که چاکراها باید همیشه در تعادل باشند، و می دانم که یوگا مراکز انرژی را متعادل می کند. اما اخیراً این تصور برایم پیش آمده که بایستی فقط سه چاکرای ریشه، خاجی، و شبکۀ خورشیدی باز باشند و  چاکراهای قلب ، گلو، ابرو و فرق سر بایستی بسته باشد. این کمی برایم عجیب است. خواهش می کنم نظر خود را در این مورد بیان کنید.

پاسخ: اگر شما درس چهل وهفت ( پرانایاما- پرسش و پاسخ - چاکراها) را مطالعه کنید دیدگاه و نحوۀ نگرش ما را درین دروس در ارتباط با چاکراها درخواهید یافت. در این نگرش، هدف هدایت مستقیم چاکراها نیست، بلکه هدف این است که با بالا آمدن سرورآگاهیِ خالص و تجربیات اکستاتیک که در تمرینات ، به خصوص مدیتیشن و تنفس ستون مهره ای بروز می کند، به چاکراها اجازه داده شود که بطور طبیعی کارکرد ویژۀ خود را انجام دهند. با این وجود، همۀ تمرینات یا مستقیماً ، ویا بطور عمومی روی چاکراها اثر می گذارند. ما درینجا به مکانیزم درونی آنها کاری نداریم. زیرا این دیدگاه مبتنی بر تمرین است نه تنظیم چاکراها، و ملاحظات چندانی روی اینکه کدام چاکرا باید باز شود و کدام نباید صورت نمی گیرد. تنها استثناء در مورد چاکرای تاج (فرق سر) است که همانطور که در درس اخیر در مورد علائم کندالینی و راههای درمان آن گفته شد، اگر زودهنگام باز شودمشکل آفرین می شود. درین مورد داستانهای ناراحت کنندۀ بسیاری گفته شده است. کتاب گوپی کریشنا به نام " کندالینی- انرژی تکاملی انسان" که سالها پیش نوشته شده یکی ازین موارد است. این کتاب برای این خوب است که بدانیم چطور می توانیم با یک روش دشوار روشن بین شویم. بنابراین چاکرای فرق سر تنها چاکرایی است که ما نمی خواهیم زودتر از وقت باز شود.  

Practice-oriented vs. chakra-oriented

فرضیۀ شما در مورد باز شدن چاکراهای پایینی و نه چاکراهای بالایی بنظر نمی رسد که با تعادل انرژیهای مذکر و مؤنث سازگار باشد، و ما را بسوی هدفمان یعنی روشن بینی هدایت نمی کند. اگر فرضیۀ شما درست باشد، پس مدیتیشن و تنفس ستون مهره ای که تأثیرات کلی برروی تمام چاکراها و بویژه سوشومنا یا عصب ستون مهره ای از چاکرای انتهایی تا چشم سوم دارند، بایستی از برنامه حذف شوند. همچنین سامباوی در چشم سوم و تعدادزیادی از روشهای دیگر را که ما می خواهیم ارائه کنیم، و عمدتاً برروی قسمت بالای بدن و سر کار می کنند، باید از برنامه حذف کرد. فرضیۀ شما بطور ضمنی می گوید که فقط نیمۀ پایینی سوشومنا و چاکراها بایستی برانگیخته شوند و اتکای ما براین باشد که انرژی خودش راهش را به بالا باز کند، بدون اینکه اقدامی در جهت ملاقات انرژیهای بالارونده و پایین رونده صورت گیرد. بنظر می رسد که اینروش تنها متکی به شاکتی باشد. اگرچه اینکار از مشکلات ناشی از چاکرای سر جلوگیری می کند، اما در عوض از فعال شدن همۀ سوشومنا هم جلوگیری می کند، یا حداقل آنرا به تأخیر می اندازد. این یک روش یک جانبه است. با این وجود بایستی برای بعضی کار کند، وگرنه دلیلی ندارد که نوشته شده باشد، مگر اینکه فقط یک تئوری باشد که درینصورت تنها راه اثبات یا رد آن این است که به تجربه گذاشته شود.

ما درینجا در مورد دوچیز متفاوت صحبت می کنیم. این دروس برای تسهیل فرآیند روشن بینی در انسان است، و متدهای ابتکاری زیادی برای استفاده در هر بخش از ذهن، قلب و بدن ارائه شده است. "متعادل کردن چاکراها" و روشهای مختلف آن عمدتاً به هدف برگرداندن سلامتی است و ممکن است کار زیادی در جهت دگرگونی معنوی انسان در راه روشن بینی که هدف جاه طلبانه تری است نکند. درهردو صورت ( هریک از هدفها را که بخواهیم دنبال کنیم) متعادل کردن انرژیهای مذکر و مؤنث ضروری است، و علاوه برآن بروز سرورآگاهی خالص از درون که از طریق مدیتیشن صورت می گیرد، شرط اولیۀ سلامتی خوب و روشن بینی است.

درین دروس سعی ما براین است که تا آنجا که ممکن است از نگرشهای نظری یوگا اجتناب کنیم. نگرش ما متکی به تجربه است، بنابراین، کاربردی است. درچنین روشی شما نتیجۀ کار خود را به تجربه درمی یابید. از این نظر دیدگاه ما یک دیدگاه علمی است، یا شاید بهتر باشد که بگوییم تا آنجا که پرداختن به امور ذهنی ودرونی بشر اجازه می دهد علمی است.

در کار درمان، بی شک شما هم با تجربه سروکار دارید، برای همین است که در مورد فرضیۀ مربوط به باز شدن چاکراهای پایین تردید دارید.

استاد در درون شماست.


No comments: