Wednesday, December 23, 2015

درس 117 : پرسش و پاسخ - یافتن مانترایی که هیچ معنایی نداشته باشد


پرسش و پاسخ - یافتن مانترایی که هیچ معنایی نداشته باشد

از: یوگانی

به اعضای جدید توصیه می شود که دروس را از اول بخوانند زیرا ممکن است که دروس قبلی پیش نیاز درس اخبر باشند.

پرسش : از آنجا که همۀ مانتراها حتی آنهایی که به زبان سانسکریت هستند دارای معانی خاصی هستند،. من چطور می توانم مانترایی پیدا کنم که هیچ معنایی نداشته باشد؟


پاسخ: داشتن یا نداشتن معنا به چگونگی بکار بردن مانترا مربوط می شود. در مدیتیشن  صدای مانترا در مقایسه با افکاری که در طول تمرین پیش می آید ( از جمله معنای مانترا) از اهمیت بیشتری برخوردار است. یعنی در واقع این صدای مانترا است که باعث پالایش درونی می شود. بنابراین با توجه به روشی که صدای مانترا در درون ما عمل می کند مانترا معنایی ندارد.


مثلاً صدای اَم را در نظر بگیرید. اَم نه تنها یک کلمۀ انگلیسی است، بلکه در بسیاری از کلمات دیگر مانند " رم، کم، بم، دم و مانند  آن هم وجود دارد. لازم به یادآوری نیست که این کلمه معانی بیشماری هم در زبان های دیگر دارد. آیا وقتی که ما به صدای اَم فکر می کنیم به همۀ معانی آن هم فکر می کنیم؟ نه. این امر بستگی به  آن دارد که ما آن صدا را در چه زمینه و موقعیتی بکار ببریم.

مانترا در مدیتیشن کاربرد ویژه ای دارد، و به شیوۀ خاصی  بکار می رود تا ما را بدرون و به سکوت ذهنی ببرد. در این روش استفاده، ما معنای آن را رها می کنیم. البته سعی هم نمی کنیم که معنای کلمه را از ذهن مان بیرون کنیم، زیرا این کار خود بخود در طول مدیتیشن اتفاق می افتد. موضوع خیلی ساده است. وقتی که از مانترا استفاده می کنیم، در واقع شیوۀ خاصی از فکر کردن را دنبال می کنیم، یک روال ساده که هر وقت برای انجام مدیتیشن می نشینیم، آن را دنبال می کنیم تا آن که بصورت عادت درآید. بخشی از این پروسه این است که به سادگی مانترا را بر افکار دیگری که در طول مدیتیشن پیش می آید ترجیح  بدهیم. وقتی که این عادت ایجاد شد، دیگر معانی مانترا به ذهن نمی آیند. اَم فقط یک مانترا است، یعنی صدایی است که هیچ معنایی ندارد. هر صدای دیگری هم که با این شیوه بعنوان مانترا بکار برود معنایی ندارد.


برای توضیح بیشتر دربارۀ روال صحیح مدیتیشن به درس 13 مراجعه کنید.


استاد در درون شماست.

                                                  

درس 118 : پرسش و پاسخ – تپش های شدید در مدیتیشن


درس 118 : پرسش و پاسخ – تپش های شدید در مدیتیشن

از: یوگانی

به اعضای جدید توصیه می شود که درس ها را از اول بخوانند زیرا ممکن است که دروس قبلی پیش نیاز درس اخیر باشند

پرسش: آیا ممکن است که انرژی  در اعصاب شبکۀ خورشیدی گیر کرده باشد؟ برای اینکه شما را بهتر در جریان وضعیت خود قرار بدهم، باید یگویم که من مدت دو ماه است که با پایبندی کامل روزی دوبار مدیتیشن می کنم. درضمن سامباوی و سیدآسانا را هم به تنفس ام اضافه کرده ام. اما مولاباندا را نمی توانم اضافه کنم، چون متوجه شده ام که بدون رها کردن قفل مولاباندا نمی توانم تنفس عمیق داشته باشم، واین امر باعث می شود که تمرکزم را در تمرین از دست بدهم، اما روی سامباوی تمرکز می کنم تا اینکه بصورت اتوماتیک بشود. من در هر جلسه تمرینم 15 دقیقه پرانایاما انجام می دهم و بعد موقع مدیتیشن بصورت سیدآسانا می نشینم و 20 دقیقه مدیتیشن می کنم. اخیراً در طول مدیتیشن در عصب خورشیدی ام ضربان شدیدی حس می کنم که حواسم را از تمرین پرت می کند. گاهی ممکن است که این تپش ها بصورت تکان های شدید ، ظاهر می شود. من سعی میکنم که به سادگی به مانترا برگردم ولی تقریباً با هر نفس این تپش ها حواسم را پرت می کند. ضربان در موقع بازدم شدیدتر است ولی در موقع  دم و پرانایاما هم حس می شود. اگر بعد از بازدم کمی نفسم را حبس کنم – که معمولاً این کار را می کنم تا ببینم چطور می شود- تپش ها کاهش می یابد. معمولاً این ضربه ها در طول مدیتیشن بتدریج قوی تر می شود و تا گوش هایم بالا می رود ولی هیچ وقت از نافم پایین تر نمی رود. اگر حواسم را پرت نمی کرد اشکالی نداشت، اما نمی گذارد روی مانترا تمرکز کنم. بنظر نمی رسد که شروع تپش ها ربطی به اضافه کردن تمرین های جدید داشته باشد، زیرا من در این مدت تمرینات یکسانی را انجام می دهم. ضمناً معمولاً قبل از شروع تمریناتم آسانا های یوگا را انجام می دهم. ولی یوگا هیچ تاثیری روی تپش ها ندارد. شما توصیه ای برای من ندارید؟ می دانم که اگر بخاطر این مشکل نبود می توانستم با بحث شما در مورد سرور ارتباط پیدا کنم.

پاسخ: گاهی اوقات ضربانی از این نوع تا چند روز یا چند هفته در تمرینات پیش می آید، و می تواند تقریباً در تمام نقاط بدن ظاهر شود، ولی معمولاً وقتی که سیستم عصبی تنظیم شود فروکش می کند. گرفتگی می تواند در شبکه خورشیدی باشد یا در نادی ها و عصب های ظریف. اگر این ضربان در طول فعالیت های روزانه ادامه پیدا کند، بهتر است که به پزشک مراجعه کنید. نمی خواهم شما را نگران کنم ولی بهتر است که احتمال وجود مشکلات سلامتی را هم نادیده نگیریم.

بد نیست درس 15 را که در مورد حس های فیزیکی در طول مدیتیشن است مروری بکنید. در آنجا روش خاصی برای پرداختن به مشکل حس های فیزیکی مانند ضربان شدید که حواس ما را از تمرین پرت می کند ارائه شده است.

بعد از بکار گرفتن این روش اگر باز هم مشکل برطرف نشد شاید بهتر باشد که برای مدت یکی دو هفته از انجام پرانایاما ( و اگر لازم شد سامباوی و سیدآسانا) خودداری کنید. بعد از رفع این عارضه می توانید کم کم به وضعیت قبلی خود برگردید. اما همیشه به یاد داشته باشید که باید سرعت بکارگیری تمرینات را طوری تنظیم کنید که همه چیز با ملایمت و بدون مشکل پیش برود. شما در مورد "یانی مودرا" چیزی نگفتید، ولی اگر آن را هم انجام می دهید حتماً برای مدتی از انجام دادن آن خودداری کنید.

هم چنین می توانید تمرین های "اودیانا" و "نالی"  راهم یاد بگیرید  وجزو آساناهای یوگا قبل از پرانایاما و مدیتیشن انجام دهید. این تمرینات به پالایش عصب شبکۀ خورشیدی کمک می کند. ما در دروس آینده دربارۀ نالی (بالا کشیدن عضلات شکم) صحبت می کنیم، وبعد تکنیک فیزیکی دیگری را آموزش می دهیم که انرژی را در شبکۀ خورشیدی و قفسۀ سینه بالا می برد. بنابراین روی آن از جنبه های مختلف کار خواهیم کرد.

در مولاباندا (قفل عضلۀ انتهای ستون فقرات)، لازم نیست که قفل پرینه را در طول پرانایاما حفظ کنیم. این عضله بتدریج با تغییراتی که در بیولوژی معنوی درونی ما ایجاد می شود بطور طبیعی الگوی نوسانات خود را تنظیم می کند. بله البته وقتی که مولاباندا فعال شود ذهن را منحرف می کند، اما این انحراف ذهن بتدریج با ظاهر شدن تغییرات درونی  جای خود را به سرور اکستاتیک می دهد. این بخشی از روند رشد معنوی است.

اولین اولویت شما این است که در تمرینات روزانه راحت باشید، و این به این معنی است که از انجام تمریناتی که گفتیم برای مدتی خودداری کنید تا مشکل برطرف شود. این به خود شما مربوط می شود. یوگی های واقعی تشنۀ آن هستند که سرعت سفر معنوی خود را بیشتر کنند. من این اشتیاق شما را تحسین می کنم. باکتی شما بسیار قوی است. اما نمی خواهیم که سفر معنوی شما خطرناک باشد. این سفر قرار است که دلپذیر باشد، و به موقع خودش خیلی دلپذیر می شود، و به شادی و لذتی بی پایان  منجر می شود.

استاد در درون شماست.