Monday, April 4, 2011

درس 43: پرانایاما، پرسش و پاسخ - ارتباط با مدیتیشن



پرانایاما، پرسش و پاسخ - ارتباط با مدیتیشن

پرسش: من در اولین جلسۀ پرانایاما احساس سرورانگیز خوبی داشتم، و این احساس در زمان مدیتیشن هم ادامه پیدا کرد. من خود را تحت تآثیر احساسات لذت بخشی یافتم که از ستون فقراتم بالا می آمد و حالت مورمور در من ایجاد می کرد. من دریافتم که در طول مدیتیشن هم حواسم متوجه ستون فقراتم بود. آیا این اشکالی ندارد؟ چه رابطه ای بین پرانایاما و مدیتیشن هست؟ آیا پرانایاما هم نوعی مدیتیشن است؟ آیا پرانایاما را می توانیم بعنوان یک تمرین معنوی مستقل بدون مدیتیشن که یاد گرفته ایم انجام دهیم؟

پاسخ: تجربۀ اولیۀ شما بسیار زیبا بوده و شمه ای بوده است از آن تجربیات دلپذیری که در آینده خواهد آمد. بگذارید آنها الهام بخش شما در راه رسیدن به روشن بینی باشد. با تمرین مرتب پرانایاما و مدیتیشن تجربیات شما بسیار عمیقتر و دلپذیرتر خواهد شد.

اگر تحریکاتی در موقع پرانایاما و مدیتیشن  پیش می آید، زیاد به آنها توجه نکنید . این امر هم درمورد چیزهای مطبوع صدق می کند و هم چیزهای نامطبوع.  فقط بسادگی به روال معمول تمرین خود، خواه پرانایاما باشد و خواه مدیتیشن ادامه دهید.  اگر این تحریکات آنقدر ادامه پیدا کرد که شما نتوانستید به آسانی به تمرینات خود برگردید،  بگذارید توجهتان برای مدتی به این تحریکات معطوف شود، بدون اینکه به آنها با نظر مساعد نگاه کنید یا  دربرابر آنها مقاومت کنید. وقتی که آرام شدند، شما باید بتوانید بدون سعی به تمرین خود برگردید.

تحریکات و حسهای لذت بخشی که ما در موقع پرانایاما و مدیتیشن تجربه می کنیم می توانند گول زننده باشند. خیلی طبیعی است که ما گرایش پیدا کنیم که جذب این حالات شویم. بخش گول زنندۀ آنها در این است که ما ممکن است برخاستن این حالتهای لذت بخش را با خود تمرین اشتباه بگیریم و توجه مان بیش از حد به آنها معطوف شود. بخاطر داشته باشید که برخاستن این تجربیات در نتیجۀ درست انجام دادن تمرینات است. برای پیشرفت کردن، ما بایستی تمرینات خود را ادامه دهیم و خود را در تجربیات اکستاتیکی که از آنها برمی خیزد و حواس مارا بخود مشغول می کند، غرق نکنیم. البته این بدان معنی نیست که ما نباید به این تجربیات خوشامد بگوییم. نه، در واقع هدف ما از انجام تمرینات پیشرفتۀ یوگا دست یافتن به یک زندگی اکستاتیک است، و با ادامۀ این تمرینات این تجربیات اکستاتیک به زندگی روزمرۀ ما راه می یابند و بخشی از زندگی روزانۀ ما می شوند. این آن چیزی است که ما می خواهیم. بنابراین هروقت که آنها در طول پرانایاما و مدیتیشن می آیند، ما با خوشحالی به آنها خوشامد می گوییم و به تمرین خود برمی گردیم، و با این روش برخاستن تجربیات اکستاتیک را در زندگی خود افزایش می دهیم. بزودی ما دربارۀ چگونگی برقراری یکپارچگی در تمریناتمان در طول تجربۀ اکستسی بتفصیل صحبت خواهیم کرد. بموقع، اکستسی تجربۀ مسلط در طول تمرینات ما خواهد شد، و این چالشی منحصر بفرد در راه روشن بینی خواهد بود. این لذت بخش ترین چالش زندگی ما خواهد بود.

گاهی پیش می آید که متوجه می شویم که در طول مدیتیشن داریم پرانایاما انجام می دهیم یا بالعکس هروقت اینطور شد، به سادگی به تمرینی که داشتیم انجام می دادیم برمی گردیم. ما نباید سعی کنیم که هردو را باهم انجام دهیم. تکیۀ هردوی آنها بر سهولت توجه است. یعنی که در مدیتیشن ما به آساتی به مانترا برمی گردیم، و در پرانایاما به تنفس ستون مهره ای. اگر ما سعی کنیم که به هردو باهم توجه کنیم، توجه ما تقسیم شده و حواسمان از هردو تمرین پرت می شود. بنابراین ما اول پرانایاما را انجام می دهیم، بعد مدیتیشن. این فرمولی است برای بدست آوردن بهترین نتیجه.

مدیتیشن و پرانایاما دو تمرین کاملاً متفاوت هستند با دو هدف کاملاً متفاوت. مدیتیشن درما سکوتِ سرورآگاهیِ خالص را القاء می کند، و پرانایاما عصب های ظریف را شل و نرم می کند و جریان پرانا را در آنها بروشهای خاصی تحریک می کند. این کار فرصتی برای سرورآگاهی خالص فراهم می کند تا بطور پویا (دینامیک) در سیستم عصبی جریان یابد. این وضعیت، اول بصورت گسترش فزایندۀ اکستسی تجربه می شود، وبعد بصورت برخاستن یک خودآگاهی  سرورانگیزفراگیر. پرانایاما با مدیتیشن هم مرز است، اما مدیتیشن نیست. مدیتیشن هم مرز پرانایاما است، اما پرانایاما نیست. می توان گفت که هردوی آنها از دو جهت مخالف بسوی خط ظریفی که بین سرورآگاهی خالص وپرانا که در همه جای ما وجود دارند می آیند. با انجام پشت سرهم پرانایاما و مدیتیشن ما کم کم این مرز را از دو طرف از بین می بریم. این یک تلاش مضاعف است و فایدۀ اصلی انجام پشت سرهم هردوتمرین این است که ما را سریعتر به مقصود برساند.  

پرانایاما در اشکال مختلف خود دارای ارزش زیادی است، و ما از آن حداکثر استفاده را می کنیم. این تمرین شاه کلید گشودن سیستم عصبی انسان بروی تجربۀ الهی است. اما پرانایاما جانشینی برای مدیتیشن نیست. تنها از طریق مدیتیشن است که سرورآگاهی خالص در سیستم عصبی نفوذ می کند. پرانایاما و دیگر تکنیک های یوگا که در مورد آنها صحبت خواهیم کرد، تا حد زیادی زمینه را برای بالا آمدن سرورآگاهی خالص فراهم می کنند. آنها وسایلی برای گسترش سرورآگاهی بطرف بیرون هستند، اما علت اصلی بالا آمدن آن نیستند. مدیتیشن هست. بهمین دلیل پرانایاما بعنوان یک تمرین مستقل و بدون مدیتیشن توصیه نمی شود.

مدیتیشن بتنهایی می تواند تمرین شود. آن یک تمرین کامل است که طی یک دورۀ طولانی به شکوفایی سرورآگاهی خالص در فرد می انجامد. بهمین دلیل است که مدیتیشن برای کسانی که نمی خواهند با تمرینات پیشرفتۀ یوگا بر سرعت خود بیفزایند کافی است. مدیتیشن بهترین تمرین منفردیست که فرد می تواند انجام دهد.

از طرف دیگر تمرین پرانایاما بدون مدیتیشن می تواند بطرق مختلف فرد را آسیب پذیر کند. مجسم کنید که شما زمینی را شخم بزنید و خاک غنی آنرا مرتب زیرورو کنید. این خاک بارور است و آمادۀ هر دانه ایست که در آن کاشته شود. چه چیزی در آن خواهید کاشت؟ اگر شما عمیقاً و با روشهای مؤثر مدیتیشن کنید، بذر سرورآگاهی خالص را در سراسر آن خواهید کاشت و آن بذرها ریشه می گیرند و رشد خواهند کرد و زمین را سرشار از سرور و شادی خواهند کرد. اما اگر مدیتیشن نکنید و چیز خاصی را درین زمین که بکمک پرانایاما بارور شده نکارید، چه چیزی در آنجا رشد خواهد کرد؟ بهرحال چیزی رشد خواهد کرد. اما چه چیز؟ هرچیزی که در دسترس باشد، بعضی تمایلات، بعضی افکار، بعضی عواطف. هرچیزی که پیش آید و درآن حوالی باشد. حقیقتش را بخواهید علفهای هرز زیادی در آنجا رشد خواهد کرد، زیرا هیچ محصول سرورآگاهی خالص آنجا را پر نکرده است. بهمین دلیل است که تمرین پرانایاما به تنهایی در طول ماهها وسالها نه تنها مفید نیست، بلکه ممکن است زیانبار هم باشد. در بعضی از افراد تمرین نامتعادل می تواند منجر به افزایش انعطاف ناپذیری، خودستایی، اضطراب، خشم و بداقبالی شود. ااگر بعد از پرانایاما مدیتیشن کنید، عکس این حالات بوفور پیش خواهد آمد. شفقت، انعطاف پذیری، دلسوزی، صلح و شادی درشما رشد می کند و بسیاری اقبالهای خوب بشما روی خواهد کرد.

استاد در درون شماست.  


No comments: