Monday, April 4, 2011

درس 35: مدیتیشن پرسش و پاسخ - علائم بین راه روشن بینی



مدیتیشن پرسش و پاسخ - علائم بین راه روشن بینی

پرسش: مقصد نهایی مدیتیشن چیست؟ چطور تجربیات ما در طول راه تکامل می یابد، و چه مدت طول می کشد تا سفر را به پایان برسانیم؟

پاسخ: مقصد نهایی روشن بینی است. روشن بینی چیست؟ یک حالت اتحاد متعادل بین دو طبیعت ما: سرورآگاهی خالص، و درگیر بودن حواس ما در این دنیای مادی. این تعریف یوگا، و هدف همۀ مذاهب است.

تحول تجربیات  یک سفر پیچیده و فردی است، اما دارای الگوی مشخصی است.در آن سه مرحلۀ مشخص وجود دارد:

اولی، برخاستن (بیدار شدن ) سکوت درونی در نتیجۀ مدیتیشن مرتب آست. این امر بصورت حالت فزاینده ای از شادی و سرور وبیش از همه بصورت نوعی ثبات درونی تجربه می شود، که تجربیات بیرونی در آن تزلزلی ایجاد نمی کند. سکوت درونی  شالوده و اساس تجربیات بعدی است که با افزودن تمرینات پیشرفتۀ یوگا تسهیل می شود. این تمرینات باعث می شود که سکوتِ سرورآگاهیِ خالص در سیستم عصبی ما بحالتی پویا بیدار شود.

دوم برخاستن تجربۀ اکستاتیک( حالت وجد وسرور) در بدن ومحیط پیرامون است. این تجربه از بیدار شدن نیروی زندگی در بدن و پالایش تدریجی ادراکِ حسی ناشی می شود. بکمک پرانایاما (کنترل تنفس) و روشهای دیگر، تأثیر مدیتیشن بیشتر می شود  بطوری که حواس ما به سمت درون باز می شوند، و ما را قادر می کنند که انرژیهای اکستاتیکی را که در درون و پیرامون ما جریان دارند ادراک کنیم. می توان گفت که سکوت در درون ما بحرکت درمی آید، و این امرتجربۀ جدید و سرورآمیزی ایجاد می کند. در این مرحله، ادراکِ جریانِ الهی بطور طبیعی افزایش می یابد، ومنجر به اشتیاق بیشتر برای ورود به تجربۀ حسی عمیقتر و یکی شدن با آن می شود. تسلیم به این روند که در نتیجۀ پیشرفتِ آن حاصل می گردد، موجب تسریع آن می شود. مرحلۀ دوم مانند افتادن در دریایی از اکستسی(وجد وحال) است. ازآن به بعد ما با شادیی فزاینده به زندگی دنیوی خود ادامه می دهیم، در حالی که توجه ما در سکوتِ سرورآمیزِ مواجِ ابدی ای که در زیرهمه چیز  جریان دارد ساکن شده است. برای ما، همۀ محدودیت ها و مرزها از بین می روند.

سوم، همچنان که توجه ما بطور طبیعی در حضور ابدیِ سکوتِ سرورآمیزِ مواج- درهمه چیز ساکن  می شود، ما با آن هماهنگی همیشه-حاضر یکی می شویم، و خویشتن خود را بعنوان جوهرۀ همۀ چیزها می یابیم. این همان تجربۀ  وحدت ( یکی شدن با خدا )، یا روشن بینی است.  جهان ناپدید نمی شود، بلکه شفاف می شود. محدودیت ها مانند حجاب نازکی می شود که جوهرۀ زندگی را می پوشاند، آنچه که ما آمده ایم تا آنرا بعنوان تظاهر بیرونی طبیعت خود بشناسیم. آیا ما بازهم می توانیم در جهان فعالیت کنیم؟  بله ، اما انگیزه های ما در مقایسه با زمانی که فقط می توانستیم خود را به عنوان موجودی جدا ببینیم متفاوت است. ما حالا در جهت منافع یک خود بزرگتر کار می کنیم. با این کار ممکن است چنین بنظر برسد که از خود گذشتگی می کنیم. اما اینطور نیست. در حقیقت ما همیشه در جهت منافع خودمان عمل می کنیم. اما حالا خود ما جهانی شده است، بنابراین منافع ما برای همۀ بشریت و برای همۀ زندگی است.

از آغاز شروع تمرینات پیشرفتۀ یوگا و حتی پیش از آن، ممکن است که ما سایه هایی ا زهریک از سه مرحله را بسته به روند پویای پالایش خاص خود ببینیم. حتی ممکن است که عناصری از این سه مرحله را بطور همزمان تجربه کنیم. بمرور، درخواهیم یافت که چنین تجربیات پویایی علائمی هستند که در مسیر روشن بینی قرار دارند. همچنانکه ما به تمرینات پیشرفته تر یوگا می رسیم نشانه های فرعی بسیار بیشتری مورد بحث قرار می گیرند. فایدۀ این نشانه ها اینست که الهام بخش ما در طول این مسیرند و ما را به پیشروی و انجام مرتب تمرینات روزانه وامیدارند. علائم بین راه برای آن نیستند که ما اعلام کنیم که "من امروز در مسیر روشن بینی به اینجا رسیده ام" . در حقیقت ما ممکن است در آنجا باشیم، ولی این فقط وقتی اهمیت دارد که ما از آن نقطه گذشته باشیم و تجربۀ ما پایدار و عادی شده باشد. وقتی که تجربه طبیعی و عادی می شود واقعی می شود. این زندگیی است که قرار بوده است که ما زندگی کنیم. در طول سفر نشانه های راه بتدریج ناپدید می شوند. در واقع اهمیت روشن بینی به این نشانه ها نیست. بلکه به لذت بردن از تبدیل شدن به آن چیزی است که ما همیشه بوده ایم.

اگر شما آن مسافرت کالیفرنیا را که قبلاً درباره اش صحبت کردیم بکنید، آیا وقتتان را بیشتر صرف این می کنید که بدانید چطور به آنجا رفته اید؟ احتمالاً نه. بهتر این است که از زیبایی کالیفرنیا لذت ببرید. با این وجود بد نیست که مشخصات این سفر طولانی را برای نفع همگان بازبینی کنید. زیرا در نهایت همه از همان آگاهی الهی سرچشمه گرفته اند که ما گرفته ایم، بنابراین ما طبیعتاً خواستار آن هستیم که همه سفری سالم و سریع داشته باشند.

عیسی (ع) می گوید: "همان کاری را برای دیگران بکن که می خواهی دیگران برایت بکنند". حقیقت اینست که دیگران خودِ  تو هستند. بنابراین، این فقط یک توصیۀ اخلاقی نیست، یک توصیۀ عملی خوب نیز هست. در واقع به محض این که روزنه های درونی ما بروی حوزه های الهی درونمان گشوده  شود، به تجربه در می یابیم که دیگران "خود" واقعی ما هستند.

این که این سفر چقدر بطول بینجامد ، بستگی کامل بخود ما دارد. بستگی به اعمال قبلی ما که گرفتگی های عمقی در سیستم عصبی ما ایجاد کرده دارد و به اینکه از این ببعد می خواهیم چکار بکنیم. ما گذشته را نمی توانیم عوض کنیم، ولی خیلی کارها می توانیم بکنیم که آیندۀ ما را شکل دهد. هیچکس نمی تواند بجای ما انتخاب بکند.  اگر ما تمرینات پیشرفتۀ یوگا را با سرسپردگی بی شائبه بکار بگیریم، مسیر تازه ای در زندگی مان پیدا می شود. وقتی مصممانه خود را پای بند مسیر بکنیم، بالاخره به نتیجه می رسیم. بعد می بینیم که موضوع فقط رسیدن به مقصد نیست، موضوع تجربۀ دائمی شادی است.  وقتی که ما بطور طبیعی از درون شکوفا شویم و خود واقعی مان آشکار شود،  سراپا غرق در شادی و سرور می شویم. این مسیر سرور است، مسیر لذت است. به آن وارد شوید و از همین امروز شروع به لذت بردن بکنید. کم کم به پایان راه خواهید رسید.

استاد در درون شماست.


No comments: