Monday, April 4, 2011

درس 27: مدیتیشن، پرسش و پاسخ - مکان مانترا



مدیتیشن، پرسش و پاسخ - مکان مانترا

پرسش: آیا می بایستی مانترا را در جای مشخصی از بدن تصور کنیم؟ گاهی اوقات مانترا در بدنم به مکان های فیزیکی کشیده می شود.
پاسخ: نه ما مانترا را عملاٌ در یک مکان فیزیکی قرار نمی دهیم. این سؤال ظریفی است، زیرا همانطور که قبلاٌ در سؤال مربوط به کیفیت موجی مانترا گفته شد، مانترا یک کیفیت موجی دارد که سیستم عصبی را بروشی ویژه بیدار می کند. بنابراین همانطور که گفتید ممکن است که در جاهای مختلفی تجربه شود. اما ما به این امر توجهی نمی کنیم. ما همیشه همان روند سادۀ استفاده از مانترا را دنبال می کنیم.

سیستم عصبی در بیشتر حوزه ها ی ظریف خود مانند یک دیاپازون است. حتی می توان گفت تعداد زیادی دیا پازون، که تعداد معدودی از آنها کار بقیۀ دیاپازون ها را هماهنگ می کنند. مانترا با این چند دیاپازون اصلی طنین انداز می شود. در آینده ما مانترا را بزرگتر می کنیم تا میزان تأثیر این دیاپازون را بیشتر کنیم. در نتیجه سکوت درونی پایدار ما عمیق تر و وسیع تر می شود و بصورت سرور آگاهی خالص که در ما بالا می آید تجربه می شود.

اگر شما مانترا را در جای مشخصی می یابید، اشکالی ندارد. در برابر آن مقاومت نکنید، ولی تشویقش هم نکنید ( به آن میدان ندهید). فقط همانطور که ما به مانترا اجازه می دهیم که در سطوح آرامتر و ظریفتر تثبیت شود، همانطور هم به ان اجازه می دهیم تا در هر جایی از بدن که هست باشد. اگر در جای خاصی بروز نکند هم اشکالی نداد. مکان فیزیکی مهم نیست. صوت مانترا بطور طبیعی مطابق روند پیچیدۀ پالایشی که در موقع مدیتیشن در درون ما صورت می گیرد، طنین انداز می شود. تنها کاری که ما باید بکنیم اینست که به آسانی روند مدیتیشن را دنبال کنیم، و هروقت متوجه شدیم که از آن دور شده ایم دوباره به آن برگردیم.

دلیل دیگر حساس بودن سؤال مربوط به مکان مانترا اینست که ما بزودی دربارۀ پرانایاما که یک تکنیک تنفسی پیشرفتۀ یوگا است صحبت می کنیم، واین تمرین بسیار مؤثر را قبل از مدیتیشن انجام می دهیم. این تمرین مستلزم آنست که توجه مان را به شیوه ای خاص در درون بدن با تنفس هماهنگ کنیم. ما این دو تمرین پرانایاما و مدیتیشن را که هریک روند کاملاً متفاوتی دارند بدنبال هم انجام خواهیم داد. این دو تمرین چنانکه خواهید دید، همدیگر را بطور فوق العاده ای تکمیل می کنند. این آغاز ادغام همۀ تمرینات مهم پیشرفتۀ یوگاست. گرچه هریک از این تمرینات بطور مستقل انجام می شوند، با این وجود با انجام پشت سرهم آنها، نوعی انسجام در درون ما شروع به رخ دادن می کند. کل از جمع اجزاء بیشتر می شود. بجای بکار بردن یک مسیر طبیعی (ذهن) برای رسیدن به الوهیت درونی، از دو مسیر استفاده می کنیم (تنفس را اضافه می کنیم). همراه کردن این دو باهم سیستم عصبی ما را با سرعتی بیشتر دگرگون می کند،  و پالایش بیشتری در بدن صورت می گیرد که ما این امر را از روی تجربیات وابسته  به آنها ادراک خواهیم کرد. این روند ادغام تمرینات به تدریج به باز شدن همۀ مسیرهای طبیعی درون ما می انجامد ، و به بیرون آمدن سرورآگاهی خالص از درون ما بروشی پویا منجر می شود. این ترکیب تمرینات بسیار حساس است. می توان آنرا به نواختن  یک آلت موسیقی تشبیه کرد. ما باید بتوانیم یک کار را در یک زمان و کارمتفاوت دیگر را در زمان دیگر انجام دهیم. هر کاری باید در زمان خودش انجام شود. در بعضی تمرینات ما چند کار را همزمان انجام خواهیم داد. این همه بخشی از  یک گشایش طبیعی در درون ماست، و تمرینات بموقع خودش بطور طبیعی وخودکار انجام خواهد شد. نتایج تجربه شده را نمی توان با کلمات بیان کرد، مگر استثنائاً بزبان شعر. شما باید به آنجا بروید و به چشم خودببینید. این حقیقتاً "مرز نهایی" است. این کیهان شکوهمند است و شما دروازۀ آن هستید.

استا د در درون شماست


2 comments:

Anonymous said...

استاد ببخشيد مگه درس 26 نداره؟؟

زمان نوشتن دائو فرا رسیده said...

سلام دوست عزیز.. بعضی از شماره های ما فعلا خالیه.. شما به بزرگواری خودتون ببخشید :)