Saturday, May 16, 2015

درس 112: پرسش و پاسخ - باکتی: بسیار نزدیک و شخصی


 

پرسش و پاسخ: باکتی- بسیار نزدیک و شخصی

پرسش: سؤال من درباره باکتی است.  باکتی بعنوان عشق به الوهیت توصیف شده که می تواند عشق به انسانها،  طبیعت و همه تجلیات الهی باشد.  گاهی بشکل فعالیتهایی نظیر رقص یا نشستن و خواندن آهنگهای معنوی خودنمایی می کند. این روزها باکتی خیلی طرفدار پیدا کرده،  من نمی دانم چطوری آن را تمرین کنم.  دوست داشتن"خدا" یک چیز انتزاعی است.  شما می توانید کیفیات الهی را دوست داشته باشید.  مثل عشق بدون قید و شرط،  هدایت،  نور و اشتیاق برای بودن در حضور خدا و فکر کردن دربارۀ خدا،  مشغول بودن ذهن به خدا.  این لغت باکتی؛ فقط یک لغت است،  معنی آن چیست؟

پاسخ: سؤال خوبیست.  عشق به خدا ( باکتی) خیلی انتزاعی است.  و حتی خیلی مبهم.

باکتی دارای اشکال بیرونی زیادی است ، باندازۀ تعداد ایده آل های انتخابی و تعداد صفات مختلفی که بتوان تصور کرد.   در این دروس ما زیاد وارد این مقوله نمی شویم.  آن محدوده قلمروی مذاهب مختلف است.  برای آنهایی خوب است که دوست دارند مطابق مذهب هود پرستش کنند.  برای آنهایی که چنان تمایلاتی ندارند،  این آخر دنیا نیست،  یوگا می تواند با یا بدون طرق رسمی پرستش بخوبی عمل کند.  یوگا به هر دو صورت عمل می کند.

باکتی ای که ما از آن صحبت می کنیم"نزدیک و شخصی" است.  این یک دیدگاه غیر مذهبی است.  در اینجا باکتی در مورد شما،  سیستم عصبی شما،  تمایلات و خواسته های شما،  تمرینات شما،  و تجربیات شما است.  وقتی که ما در اینجا از باکتی بعنوان " عشق خدا" یاد می کنیم،  منظور مان این است که،  بالاترین خواسته ما چیست؟ بالاترین آرمانی که می خواهیم به آن دست یابیم چیست؟ شاید در حال حاضراین فقط پرسشی باشد که ما در جستجوی یافتن پاسخ آن هستیم مثلاً " آیا چیزی بیشتر از این وجود دارد؟" اگر ما چنین سؤالی را با خلوص نیت از قلبمان بپرسیم و عواطف خود را به آن معطوف کنیم باکتیِ خوبی در ما جریان خواهد یافت.  باکتیِ واقعی خیلی شخصی است. مربوط به عمیق ترین خواسته  ی ماست،  مثل این که بخواهیم در زندگی چیزی بیشتر از آنچه که هستیم بشویم، یا بخواهیم حقیقت را بدانیم و عواطف خود را در جهت آن حرکت دهیم. باکتی می تواند چیزی ساده یا یک خواست ساده باشد-مثل آرزو برای  دانستن، یا خیلی پیچیده باشد نظیر رابطه ی ما با "ایشتا" یا آرمان انتخابی مان.  هردوی این ها باکتی است.  به هر صورت که باشد نتیجه یکسان است.  وقتی که عواطفِ ما به سوی یک آرمان  جهت داده شود،  انرژی درون سیستم عصبی ما به حرکت درمی آید و آنرا پالایش می دهد و باز می کند.

وقتی اشتیاق و خواستن شدیداً در اعماق قلب ما بیان شود،  چیزهایی اتفاق می افتد.  پاسخها شروع به آمدن می کند.  تمرینات به طرف ما می آیند و از آن به بعد ،ما از درون بسط پیدا می کنیم و می خواهیم بالاتر برویم .  بعد دوباره بیشترگشوده می شویم و بیشتر تمرین می کنیم و پاسخهای بیشتر دریافت می کنیم.

بهمین سادگی. وقتی که باکتی به طور مارپیچ به بالا حرکت  کند به طرزی جادویی عمل می کند .  بالا رفتن آن  با باز شدن سیستم عصبی ما همراه است.  ما سیستم عصبی را دروازۀ  ورود به بی نهایت خوانده ایم. باکتی در هر دو جهت عمل می کند. یعنی هم ما از طریق سیستم عصبی پالایش یافته مان می توانیم به وضوح بی نهایت را ببینیم، و هم  خدامی تواند بدرون سیستم عصبی ما وارد شود.  خدا به شکل باکتی وارد قلب ما می شود.  خدا ،  گورو و باکتی ی درون ما همه یکی هستند.  این نامحدود است که دارد به التماس و خواهش درونی ما پاسخ می دهد،  و از طریق دروازۀ سیستم عصبی ما وارد می شود.

شاید بد نباشد که بعضی از درسها ی قبلی را باز بینی کنید تا دیدگاه ما را در مورد باکتی به طور مفصل تر بدانید:

#12 عامل اساسی: خواسته  یا اشتیاق
#67 باکتی ،  علم سر سپردگی

# 68 رابطه تجربیات دردناک و باکتی

# 88 معجزه ی باکتی

# 109 باکتی،  مدیتیشن و سکوت درونی

نیروهای فعالۀ باکتی با دروس دیگر هم آمیخته شده است.  آرزوی معنوی ما در اثر باز شدن سیستم عصبی به طور طبیعی افزایش می یابد و تمرینات ما با افزایش اشتیاقمان در ارتباط است.  این یک فرآیند شخصی برای هر یک از ماست،  و با این وجود تشخیص آن در مراحل مختلف بسیار آسان است.  اصلاً انتزاعی یا مبهم نیست. اشتیاقِ جهت داده شده در تمام تمرینات معنوی عامل اصلی است.  البته نه در انجام عملی آنها .ما روال هر تمرین را براساس شکل خاص خودش دنبال می کنیم چه این تمرین مدیتیشن باشد یا پرانایاما یا بانداها یا مودراها یا آساناها و غیره .  این باکتی ماست که ما را به اتاق مدیتیشن می برد.  بعد ما به آسانی جانب آن تمرین پیشرفتۀ یوگا که داریم انجام می دهیم را می گیریم.  تمرینات برای آن طراحی شده که بطور مستمر در طول روزها- ماه ها و سالها سیستم عصبی ما را باز کند.  بنابراین ما آنها را درست برطبق روالی که در درس ها توضیح داده شده انجام می دهیم.  پس از آن ما بطور مداوم در سیستم عصبی خود پالایش و گشایش خواهیم داشت و اشتیاقمان برای رسیدن به حقیقت و روشن بینی رشد می کند،  و همیشه مشتاق رفتن به سطح بعدی تمرین و پیشرفت بسوی بالا و بالاتر خواهیم بود.

استاد در درون شماست.

No comments: