Sunday, January 30, 2011

درس 20: پرسش و پاسخ - روشن بینی بدون اعتقاد به خد



 پرسش و پاسخ -  روشن بینی بدون اعتقاد به خدا

پرسش: من به خدا اعتقاد ندارم. یکی از دوستانم در مورد گروه شما با من صحبت کرد. بی رودرواسی من امور مذهبی را آزار دهنده می یابم، اما از روی کنجکاوی مدیتیشن را امتحان کردم و از تأثیر دلپذیر آن دچار حیرت شدم. دوست دارم که  آن را ادامه دهم زیرا باعث آرامش اعصابم می شود، و هم چنین کنجکاوم ببینم که از این راه چه چیزی در مورد خودم می توانم بیاموزم. اما نهایتاٌ من یک فرد بی اعتقاد به خدا هستم! آیا روشن بینی بدون اعتقاد به خدا هم ممکنست؟

پاسخ: روشن بینی با یا بدون خدا ممکن است. این بدان سبب است که انسانها بدون بکار گیری سیستم های اعتقادی، به طور ذاتی قابل روشن بین شدن و دگرگونی به مرحلۀ بالاتری از تکامل هستند.در واقع می توان گفت که تمام موجودات در آن جهت در حرکت اند، از سنگها گرفته  تا تمام قلمرو موجودات زنده، همه چیز به طرف  جلو در حرکت است. بشریت از این قاعده مستثنی نیست. ما انسانها قابلیت بیشتری برای سرعت بخشیدن آگاهانه به این روند و انتخاب مسیر سریعتر داریم. ما می توانیم این روند تکاملی راسرعت بیشتری بدهیم. هدف تمرینات پیشرفتۀ یوگا همین است.

تکامل معنوی انسان همیشه حالتی رازگونه داشته است. این یک راز گونگیِ عملی است یک راز گونگی هدفمند. مفهوم خدا با بشریت یک رابطۀ ساختاری ضروری داشته است. این مفهوم بشریت را قادر ساخته است که تسلیم مقصد غایی خود بشود و با اشتیاق به مقصد متعالی خویش نزدیک شود. مقصود اصلی اعتقاد به خدا همین است. اعتقاد به بالاترین حد تعالی بشری که از درون انسان ظهور می کند ودر همۀ پیرامون ما تجربه می شود.  اعتقاد به خدا به مردم کمک می کند تا شخصاً در هیجان انگیز ترین بخش سفر انسانی یعنی فرایند روشن بینی شرکت جویند.

آیا برای آن که این کشف صورت بگیرد اعتقاد به خدا لازمست؟ نه، اما لازمست به چیزی اعتقاد داشته باشیم تا مشوق ما برای حرکت درجهت روشن بینی باشد.

اگر ما در یک کافه نشسته باشیم و من به شما بگویم که 3000 مایل آنطرف تر جایی شگفت انگیز بنام کالیفرنیا وجود دارد که شما حتمأ باید بروید و آنرا ببینید، چرا به آنجا می روید؟ اگر شما حرف مرا باور نداشته باشید، و اعتقاد به وجود چنین جایی نداشته باشید، چه عاملی ممکن است شما را به رفتن به آنجا وادار کند؟ اگر هرگز به غرب رودخانۀ می سی سی پی نرفته باشید، ممکن است فکر کنید که هرکس که از رودخانۀ می سی سی پی عبور کند از لبۀ زمین پایین می افتد! این همان چیزی بود که اروپائیان قبلاٌ درمورد اقیانوس اطلس فکر می کردند تا آنکه کریستف کلمب و ماژلان ثابت کردند که یک دنیای جدید در آنسوی اقیانوس قرار دارد.

برای آنکه انگیزۀ کافی برای حرکت در مسیر پیشرفت داشته باشید، باید احتمال وجود مقصد را باور داشته باشید.محرک اصلی بیشتر مردم برای سفر در راه رهایی اعتقاد به خداست. اما لازم نیست اعتقاد به خدا باشد، می تواند اعتقاد به حقیقت باشد، اعتقاد باینکه یک حقیقت نهایی دربارۀ ما  و در وجود ما هست، و اینکه ما می توانیم آنرا زندگی کنیم و به آن بدل شویم. آن هم چنین می تواند اعتقاد به روند دگرگونی فردی ، و تجربۀ شخصی ما از این دگرگونی از طریق مدیتیشن و سایر روشهای یوگا باشد. تجربۀ سفر که به طور طبیعی از طریق این تمرینات دریافت می شود می تواند ما را کاملأ متقاعد کند، و به محض اینکه فرایند مدیتیشن در مسیر صحیح خود قرار گیرد، تجربیات ما از سکوت عمیق و سرور، آتش اشتیاق ما را برای پیشروی بیش از پیش شعله ور می سازد. چه ما آنرا به حساب پیدایش تجربۀ آرامش و سرور خودمان بگذاریم، یا به ایدۀ پیشروی به سوی حقیقت نهائی زندگی، یا ارتباط با خدا، نتیجه یکی خواهد بود: سر سپردگی تزلزل ناپذیربرای یکی شدن با "حقیقت مطلق ".

مسیح (ع) می گوید: "شما حقیقت را خواهید دانست، وحقیقت شما را آزاد خواهد کرد." در آنجا هیچ ذکری از خدا نیست.

در بودیسم یا تائویسم کلمۀ خدا وجود ندارد وهرکدام از این مذاهب انگیزۀ عقلی و ادراکی خاص خود را برای نزدیک شدن به بی نهایت درون دارند. در واقع در همۀ شیوه ها چیز یکسانی جستجو می شود، همان حقیقت درونی که در درون دل و ذهن ما نهفته است و ما می توانیم با بهره گیری از روشهای خاص مستقیماٌ با آن یکی شویم، همان حقیقتی که در مقابل، دل و ذهن و حواس ما را به نور خود روشن می کند. این  همان وصال است. بنابراین هرنام یا ساختار اعتقادی که محرک فرد باشد، مادام که طالب حقیقت انگیزه ای برای بکار گیری روزانۀ روشهای دگرگونی معنوی داشته باشد نتیجه یکی خواهد بود.

پس این مهم نیست که شما چطور وجود مکانی به نام کالیفرنیا را باور داشته باشید. حتی ممکن است آنرا بانام دیگری بخوانید. اگر همین قدر باور داشته باشید که حاضر شوید یک قدم به جلو بردارید، بزودی می بینید که پاهایتان را در اقیانوس اطلس فروبرده اید.اما اگر احتمال وجود آنرا باور نداشته باشید، احتمال اینکه کوششی برای رفتن به آنجا بکنید وجود نخواهد داشت.

به روشن بینی بهر صورتی که برای شما الهام بخش است فکر کنید، واین اشتیاق را برای تمرین هر روزۀ مدیتیشن بکار ببرید.

در ضمن نسبت به خواهران و برادران خود که عقایدی متفاوت با شما دارند شکیبا باشید. هریک از ما شوق رفتن به این سفر را به گونه ای خاص در خود ایجاد می کند و همۀ ما در راه رسیدن به موطن اصلی خود هستیم.

استاد در درون شماست


1 comment:

چیاکو said...

هشتم نوامبر 2020
یکشنبه ساعت 11
زمان نوشتن فرا رسیده