Saturday, October 15, 2011

درس 90 – تصحیح کادسوس و بررسی آیدا و پینگالا



تصحیح کادسوس و بررسی آیدا و پینگالا

به من گفته شد که در حالی که کادسوس یا سمبل پزشکی مدرن ریشۀ معنوی باستانی دارد، تنها حدود یک قرن است که به عنوان سمبل پزشکی غرب مورد استفاده قرار گرفته است. این نشان می دهد که انتخاب این سمبل برای پزشکی مدرن غرب از چنان بینش ژرفی که در درس قبلی گفتیم الهام نگرفته است. بنابراین بجای آنکه بگوییم که دانش پزشکی غرب باید ارتباط قبلی خود را با امور معنوی تجدید کند بهتر است بگوییم که پزشکی معاصربایستی ارتباط بین آناتومی جسم و روح را کشف کند.این اکتشاف خیلی احتمال دارد که از طریق یک سیستم پزشکی کلی نگر مانند آیورودا و ادغام آن با پزشکی مدرن صورت گیرد.این امیدواری وجود دارد که پزشکی غرب در دهه های آینده بجای آن که توجه خود را به درمان معطوف کند بیشتر در جهت پیشگیری از بیماری و تعادل جسم و روح پیش برود.بشریت به این تغییر نیاز دارد، حرفۀ پزشکی هم همین طور. رمز اصلی سلامتی در سبک زندگیی است که ما انتخاب می کنیم و حرفۀ پزشکی می تواند درین زمینه الهام بخش ما باشد.

حالا که صحبت از الهام گرفتن شد باید یادآوری کنم که علت ذکر کردن نام کادسوس درین دروس باکتی یا سرسپردگی به آرمان والا بود. هروقت شما آن سمبل عصا را که دو مار به دور آن پیچیده و به بالا و بطرف آن گوی درحشان رفته اند ببینید، احتمالاً اشتیاق بیشتری برای پی گیری تمرینات روزانۀ خود پیدا می کنید.کاسوس می تواند برای آن بکار برود که در شما اشتیاق بیشتر ایجاد کند. این یک یادآوری خوب از واقعیت آناتومی روح آدمی برای حرفۀ پزشکی و برای همۀ ماست.

حالا بیایید کاپوت ماشین را بالا بزنیم و نگاهی به نحوۀ کار موتور ماشین بیندازیم. بیایید نگاهی به آیدا و پینگالا بیندازیم. 

وقتی که ما در را باز می کنیم، به مجموعۀ پیچیده و حیرت انگیزی از عصب های درخشان، چاکراها، و انرژی اکستاتیکی برمی خوریم که بطرف بالا در حال جنب وجوش است. اولین کاری که می توانیم بکنیم این است که در موتور را ببندیم و به تمرینات برگردیم، و بجای آنکه در زیر کاپوت ماشین گم بشویم پشت فرمان بنشینیم و از دیدن مناظر اطراف لذت ببریم. اما اینجا سروکار ما با امور درونی و نحوۀ کارکرد آنهاست، پس بیایید باهم نگاهی به درون بیندازیم.

شما می بایستی تا کنون با نام سوشومنا (عصب ستون مهره ای) آشنا شده باشید، و درپرانایاما یا تنفس ستون مهره ای از آن استفاده کرده، یا حداقل به فکر استفاده از آن افتاده باشید. برای بعضی از شما وجود آن کاملاً ملموس شده - و درخشش اکستاتیک آن وحرکتش را در عصب نخ مانندی که از مقعد تا نقطۀ بین دو ابرو ادامه دارد احساس کرده اید. ما می توانیم با استفاده از تمریناتی که یاد گرفته ایم با آن بازی کنیم. می توان گفت که درخشش لذت بخشی است. بعضی دیگر گسترش درخشش اکستاتیک را در بُعد وسیعتری تجربه کرده اند، و این وقتی است که می شود آیدا و پینگالا را احساس کرد. وقتی که انرژی کندالینی از سوشومنا به بیرون گسترش پیدا می کند، آیدا و پینگالا اولین جاهایی هستند که درخشان می شوند. مطابق سنت، سوشومنا، آیدا و پینگالا سه شاهراه اصلی در راه بیداری کندالینی هستند. این سه عصب جریان پرانا را در کل سیستم عصبی تنظیم می کنند. البته این اثر تنظیم کنندگی حتی قبل از بیداری کندالینی هم وجود دارد. وقتی که بیداری صورت می گیرد، جریان پرانا در سوشومنا از بقیۀ جاها بیشتر می شود، اما آیدا و پینگالا هم بیدار می شوند. آیدا در سمت چپ عصب ها بالا و پایین می رود و پرینه را بکمک بافت های حساس به بالا تا حفرۀ چپ بینی متصل می کند، و پینگالا در سمت راست ستون فقرات درون عصب ها بالا و پایین می رود و بکمک بافت های حساس پرینه را به بالا تا حفرۀ راست بینی متصل می کند. همین که سوشومنا بصورت اکستاتیک گسترش یابد تا بخش و سیعتر از یک کانال نازک در ستون فقرات را در بربگیرد، آیدا و پینگالا هم بصورت اکستاتیک گسترش می یابند تا جایی بسیاربیشتر از ابعاد محدود فیزیکی عصب ها را دربربگیرند و از بالا به پایین و از پایین به بالا در بیرون ستون فقرات حرکت می کنند.

این نکتۀ اصلیی است که باید در مورد سیستم عصبی بدانیم. ما با ابعاد محدود فیزیکی – درجایی که عصب ها در بدن ما جای گرفته اند- شروع می کنیم. بعد همین که کندالینی بیدار شود و درحشش اکستاتیک شروع به بالا آمدن کند، از ابعاد محدود بدن فراتر می رود. بنابراین یک نادی یا عصب معنوی، فقط در آغاز با عصب های جسمی مرتبط است. وقتی که نادی بیدار می شود گسترش می یابد و انرژی را به ورای مکان فیزیکی عصب دربدن می تاباند. ما به دو صورت می توانیم به این امر نگاه کنیم؛ می توانیم بگوییم که " ما بدرون می رویم" و در یک بُعد درونی که دائماً در حال گسترش است سفر می کنیم. یا اینکه می توانیم این طور بگوییم که در بُعد فیزیکی یطرف بیرون گسترش می یابیم. به بیان دیگر گسترش در بُعد درونی مثل گسترش بیرونی در بعد فیزیکی است. ما باید اول بدرون برویم تا بعد بیرون بیاییم. آنها که تجربۀ بیداری کندالینی داشته اند این طور توصیف می کنند که در حالی که داشته اند بطرف درون بسط پیدا می کرده اند، همزمان انرژی به ورای بدنشان گسترش می یافته است. همۀ کسانی هم که در مدیتیشن به سکوت عمیق فرومی روند همین گسترش را احساس می کنند. آنها حس می کنند که بدرون می روند اما در عین حال چیزی آرامش بخش را به بیرون و دنیای فیزیکی منتشر می کنند. چه تجربۀ گسترش بخاطر بیداری کندالینی باشد و چه بخاطر گسترش سکوت سرورآگاهی خالص در مدیتیشن، در هردو صورت این نادی ها هستند که گسترش می یابند.هردو سطوح مختلف یک چیز هستند که همان گسترش سرورآگاهی خالص باشد. 

حالا ببینیم این امور در ارتباط با آیدا و پینگالا چطور تظاهر می کنند. وقتی که این دو عصب با گسترش سوشومنا بیدار می شوند، آنها هم به ورای عصب های فیزیکی گسترش می یابند، و بصورت ضربات یا حرکات تند انرژی اکستاتیک که مانند حلقه هایی در اطراف ستون فقرات حرکت می کنند احساس می شوند. آنها در یک جا ثابت نمی مانند، حرکت می کنند و می چرخند، و بسختی می توان گفت که در طرف راست هستند یا طرف چپ. یکی از آنها داغ است و یکی سرد، و این امر باعث می شود که ما بطور همزمان سردی و داغی را در بدن خود احساس کنیم.آنها یک حالت حلزونی یا مارپیچی دارند. مجسم کنید که یک ستون مارپیچ از انرژی اکستاتیک از مرکز ستون فقرات به طرف بیرون گسترش یابد. این سوشومنا است. حالا مجسم کنید که این انرژی باحرکات تند (تازیانه مانند) و چرخان انرژی اکستاتیک احاطه شود.اینها آیدا و پینگالا هستند.

در طول ستون فقرات در نقاط مشخصی این سه انرژی با هم جمع می شوند و در رقص اکستاتیک خود به گرداب های چرخانی تبدیل می شوند. این مکانهای تجمع به مراکز انرژی یا چاکراها معروفند. سوشومنا، آیدا و پینگالا مجاری اصلی ارتباط چاکراها هستند. وقتی که عصب ها بیدار می شوند، چاکراها هم بیدار می شوند. این کار با بیداری عصب ستون مهره ای (اسپاینال) که بصورت درخشش اکستاتیک خود را نشان می دهد شروع می شود. اما قبل ازآن، بایستی بدن از طریق مدیتیشن بتدریج و با ملایمت پالایش شود تا زمینه برای بیداری این عصب ها فراهم گردد.

پس درین دروس ترتیب بیداری به این شکل است که ما اول با پالایش عمومی سیستم عصبی از طریق مدیتیشن شروع می کنیم، بعد بکمک تنفس اسپاینال (ستون مهره ای) به بیدار کردن سوشومنا و درخشش اکستاتیک می پردازیم، و در نهایت با تمرینات هدف دارتر این درخشش اکستاتیک را تا ابعاد نامحدود خود گسترش می دهیم. اما باید دانست که همۀ دیدگاههای یوگا دارای چنین ترتیبی نیستند. در بعضی ازین دیدگاهها از ابتدا - و قبل ازین که مدت قابل ملاحظه ای مدیتیشن کرده باشند - سوشومنا را هدف قرار می دهند. گروه دیگر سعی می کنند که ابتدا بین آیدا و پینگالا تعادل برقرار کنند، بعد وارد سوشومنا شوند. گروهی از اول مستقیماً روی چاکراها کار می کنند. هریک ازین روش ها را که دنبال کنیم در نهایت نتیجه یکسان است.همه به بیداری سیستم عصبی ختم می شوند، و وقتی که سیستم عصبی کاملاً بیدار شود، اکستسی درخشان و سرور را به ورای محدودۀ فیزیکی بدن گسترش می دهد.

خوب حالا که کمی از طرز کار موتور سردرآوردید بیایید سوار ماشین شویم و پشت فرمان بنشینیم.در درسهای آینده از کنترل های بسیاردیگری (تمرینات پیشرفتۀ یوگا) سخن خواهیم گفت که می توانند سرعت حرکت ما را در طول این سفر بیشتر کنند.

استاد در درون شماست.


1 comment:

Anonymous said...

با سلام
درود بر شما
چرا روند ترجمه مقالات دروس رو ادامه ندادین. این سیستم بهترین سیستم تمرینات پیشرفته یوگاست. امیدوارم این کار را پی بگیرید و برای تشنگان حقیقت راهگشا باشید
در پناه خدا