Thursday, October 13, 2011

درس 84 - هنر هیچ کاری نکردن



پرسش وپاسخ - هنر هیچ کاری نکردن

پرسش: کریشنا مورتی و عدۀ دیگری از افراد جالب دیگر می گویند که لازم نیست که ما روی تکنیک های مختلف تمرکز کنیم چون هیچ تکنیکی برای مدیتیشن وجود ندارد. مدیتیشن در تمام مدت در اینجا و در زمان حال است. تکرار مانترا و انجام پرانایاما بکار بردن یک تکنیک است. استدلال من این است که این تمرینات برای بالا بردن سطح انرژی و رساندن آن به سطحی است که فرد در آن بتواند سرور و جهان را در عمیق ترین سطوح آن تجربه کند. چرا بعضی از استادان می گویند که تکنیکها درست نیستند  و شما را گمراه می کنند؟ آنها خودشان هیچ روشی ارائه نمی کنند، فقط می گویند آگاه باشید. حتی بعضی از آنها این را هم نمی گویند. آیا این نگرش با ادراک یوگا جور درمی آید؟

پاسخ: این فقط یک تئوری است، اما شاید افرادی مثل کریشنا مورتی مانند کوهنوردان موفقی باشند که حافظه شان را از دست داده اند و فراموش کرده اند که چطور به بالای کوه رسیده اند. آنها بالای کوه ایستاده اند و به همۀ کسانی که در پایین کوه هستند می گویند، " شما لازم نیست هیچ کاری بکنید، فقط بیدار شوید تا ببینید که مثل من بالای کوه هستید. شما همین حالا هم بالای کوه هستید، فقط به آن آگاهی ندارید". این گونه افراد  روشن بین یا نزدیک  به روشن بینی بدنیا آمده اند، و ظاهراً اصلاً بیاد نمی آوردند که در زندگی های قبلی شان چقدر تلاش کرده اند تا به این وضعیت رسیده اند. اگر ما هیچ کاری نکنیم، ما هم در نهایت بعد از میلیونها سال به روشن بینی خواهیم رسید. اما اگر کاری بکنیم، خیلی زودتر به نتیجه خواهیم رسید. روش های خاصی وجود دارد که می تواند روند روشن بینی را تسریع می کند.

هرکسی خودش انتخاب می کند که کاری بکند یا نکند. خود هیچ کاری نکردن ( آگاه بودن) هم کاری است. در حقیقت مدیتیشنی هم که ما در اینجا انجام می دهیم کاری نکردن است. ما فقط شرایطی در ذهنمان فراهم می کنیم، و بقیۀ کار را ذهنمان انجام می دهد. او به سکوت می رود و ما هیچ کاری انجام نمی دهیم. بنابراین من از جنبۀ تکنیکی با این امر موافقم که هیچ کاری نباید کرد، اما بطور مؤثر کاری نکردن یک هنر است .  این هنر مدیتیش کردن است. بقیۀ تمرینات یوگا هم همین طور است. ما شرایط اولیه را برای سیستم عصبی فراهم می آوریم، و بعد سیستم عصبی کنترل را بدست می گیرد. وقتی که توانایی های سیستم عصبی بتواند کنترل را بدست بگیرد ما دیگر لازم نیست هیچ کاری بکنیم. یوگا هنر تلنگر زدن به سیستم عصبی به روشی خاص است. بعد از آن دیگر ما نباید کاری انجام دهیم.

راما کریشنا گفته است که یوگی ها مثل چاه کن ها هستند، و آنها بر سه دسته هستند: دستۀ اول کسانی هستند که ابزارهای لازم را می یابند، چاه را حفر می کنند (به سوی روشن بینی) بعد بدرون می روند و ابزارهایشان را هم با خود بدرون می برند.هیچ کس نمی داند که آنها چگونه این کار را کرده اند. دستۀ دوم کسانی هستند که ابزارها را می یابند، چاه را حفر می کنند وبدرون چاه می پرند، اما ابزارها را بیرون چاه رها می کنند تا افراد دیگر بتوانند آنها را بیابند. دستۀ سوم از یوگی ها آنهایی هستند که ابزارها را می یابند، و چاه را حفر می کنند، بعد برای مدتی در اطراف پرسه می زنند تا به کسانی که از آن حوالی می گذرند ابزارها و نحوۀ استفادۀ آنها را نشان بدهند.

شاید دستۀ چهارمی هم باشند که روشن بین بدنیا آمده اند و هیچ خاطره ای از ابزارهایی که در زندگی های گذشته بکار برده اند ندارند. اینها کسانی هستند که به هرکس می رسند می گویند: "شما به هیچ ابزاری نیاز ندارید. فقط روشن بین باشید. خیلی ساده است. می بینید، این چاه است. فقط آگاه باشید تا ببینید که شما همین حالا هم در درون آن هستید". کسی چه می داند. اما یک چیز قطعی است و آن اینکه با وجود آنکه یوگی هایی مثل کریشنا مورتی الهام بخش انسانهای دیگر هستند، ولی عملاً نمی توانند به بیشتر مردم کمکی بکنند. شاید تعداد معدودی از کسانی که در سطوح بسیار بالای معنویت هستند بتوانند از آنها بهره مند شوند.اینها افراد خاص و متمایزی هستند. اما بقیۀ ما به دیدگاه جامع تر و فراگیرتری نیاز داریم. ما به یوگا نیاز داریم. ما نیاز داریم که کاری بکنیم تا به مرحله ای برسیم  که هیچ کاری نکنیم.

استاد در درون شماست.


No comments: