Monday, April 4, 2011

درس 45: پرسش و پاسخ - کُند شدن تنفس



پرسش و پاسخ - کُند شدن تنفس

پرسش: ازوقتی که تمرین پرانایاما را شروع کرده ام، نحوۀ نفس کشیدنم تغییر کرده است. اوایل بنظر می رسید که نمی توانم یک ریتم مشخص را دنبال کنم. گاهی اوقات وقتی که آهسته نفس می کشیدم، یا از نیاز به تنفس عقب می ماندم و یا جلو می افتادم. ولی اخیراً آهنگ تنفسم حالت یکنواختی پیدا کرده است، بطوریکه اینطور بنظر می رسد که حتی وقتی که خیلی کندتر نفس می کشم بازهم به اندازۀ کافی هوا دارم. بعضی اوقات انگار که نفس کشیدنم متوقف می شود. آیا این طبیعی است؟ آیا ممکن است که با کند کردن تنفس تا حد متوقف شدن به خودم آسیب برسانم؟

پاسخ: تجربۀ شما خیلی خوبست. این نشان می دهد که سیستم عصبی شما دارد از درون رشد می کند، و نیروی زندگی دارد بالا می آید تا جانشین کاهش اکسیژن دریافتی بشود. همین باعث می شود که با وجود کند شدن تنفس احساس راحتی کنید و فشاری احساس نکنید. این نتیجۀ طببعی پرانایاما است و تا وقتی که درین  روند بخود فشار وارد نیاورید، به شما آسیبی نمی رساند.

 این امر از یک اصل کلی طبیعی ناشی می شود، که پرانایاما براساس آن اصل به رشد سیستم عصبی کمک می کند. یادآوری می کنم که پرانایاما در واقع بمعنی "محدود کردن نیروی زندگی" است. وقتی که ما نیروی زندگی رابشکلی ساده و بدون فشار محدود می کنیم، چیزی خلق می شود. محدود کردن ملایم نفس نوعی خلأ بیولوژیک ایجاد می کند. نوعی مَکِش مختصر نیروی زندگی در ما. بدن باید بطریقی این کمبود نیروی زندگی را جبران کند. او اینکار را با بیرون کشیدن نیروی زندگی از مخزن عظیم پرانا در درون بدن انجام می دهد- و این پرانا از اعماق سیستم عصبی به بیرون جریان می یابد. این یک جنب و جوش و تحرک جدید در سیستم عصبی است، و بیرون ریزی پرانا از درون با تأثیرات نرم کنندگی و پالایش عظیمی همراه است. این روند، از تمام نتایجی که از پرانایاما عاید ما می شود مهمتر است. درست بدنبال این جریان پرانا که در اثر تمرین پرانایاما بالا می آید، جریان پر برکت سرورآگاهی خالص است که در اثر مدیتیشن بالا می آید، مشروط بر اینکه  ما هر روز بطور مرتب به تمرین مدیتیشن ادامه دهیم.

همۀ ما با فواید بکارگیری اصل محدودیت در تمام عرصه های زندگی آشنا هستیم. اگر ما بملایمت در برابر چیزی که نیاز فوری بنظر می رسد مقاومت کنیم، بدون شک بنحوی از اینکار سود می بریم. این امر بخصوص وقتی بیشتر صادق است که ما در ارضای نیازهای مادی خود زیاده روی کرده باشیم، کاری که ما در زندگی مصرفی جدید به آن خو گرفته ایم. عبارت خردمندانۀ " میانه روی در همه چیز" را همه شنیده اید. یک مثال ساده و آشکار آن خوردن است. اگر ما در خوردن خود قدری محدودیت ایجاد کنیم، شروع به سوزاندن چربی های اضافی که در بدنمان ذخیره شده است می کنیم تا کمبود غذای دریافتی را جبران کنیم. این کار باعث پالایش کلی دربدن می شود، بشرط آنکه در این کار افراط نکنیم و خود را به بیماری آنورکسیا ( بی اشتهایی عصبی) مبتلا نکنیم.

این اصل در بیشتر عرصه های زندگی صادق است. اگر ما کمی جلوی مخارج غیر ضروری خود را بگیریم، پس از مدتی می بینیم که پی انداز قابل ملاحظه ای داریم. اگر شغل خود را از دست بدهیم، که بنظر حادثۀ ناخوشایندی است، اغلب کار بهتری پیدا می کنیم.زندگی هر محدودیتی را بشیوه ای خاص و غالباً با چیزی بهترجبران می کند. هیچ شکی نیست که اگر ما جلوی افراط کاریهایمان را بگیریم و طزیق اعتدال پیش بگیریم، چیزهای بیشتری در زندگی خواهیم یافت. در خیلی از امور زندگی  اصل " هر چه کمتر بهتر" صادق است.

این اصل درمورد مدیتیشن هم صادق است. وقتی که بسادگی جانب مانترا را می گیریم، به ملایمت جلوی جریان بی پایان افکار را که همیشه درآن غرق هستیم  می گیریم. بیاد داشته باشید که ما در مراقبه به معنی مانترا توجه نمی کنیم، با این وجود ذهن را به مانترا مشغول می کنیم. ذهن را بخواب نمی بریم، بنابراین وقتی به آن فرصت کمتری بدهیم که به معنی بچسبد، نوعی خلأ در ذهن ایجاد می شود. بعد چه می شود؟ همه این را می دانیم. توجه ما به سطوح آرامتر و آرامتر می رود، تا اینکه ذهن بطور کامل در گسترۀ عظیم و ساکتِ سرورآگاهیِ خالص متوقف می شود.با محدود کردن مختصر جریان ذهنی، ما یک خلأ ایجاد می کنیم که سرورآگاهی خالص را بدرون ما می کشد.

می گویند طبیعت از خلأ متنفر است و هجوم می آورد تا آن را پر کند. این حقیقت دارد. بیشتر یوگا متکی به بهره گیری از این اصل است تا سیستم عصبی بشری را تحریک کند، و آن را به سطح بالاتری از کارکرد و تجربه ببرد.

ما معمولاً بطور داوطلبانه در مورد چیزهایی که برای زندگی ما حیاتی بنظر می رسند محدودیت ایجاد نمی کنیم. با این وصف اگر اصل جبران وتاوان را که در همه جا عمل می کند درک کنیم، فرصتهای بهتری در زندگی بدست خواهیم آورد تا با مهارت بیشتر پیشرفت کنیم. پرانایاما یک مثال بارز بکارگیری این اصل است. همانطور که خواهید دید، پرانایاما بدرون جوهر وجودی ما و به اعماق وجود ما دسترسی پیدا می کند، ونقش عظیمی در بیرون کشیدن این جوهر وجودی مان دارد، و ما را قادر می کند که درخشش اکستاتیک داشته باشیم.

استاد در درون شماست.


No comments: